توجیه ناهنجار و نامعقول برخی نمایندگان مجلس یا مدیران آموزش و پرورش و وزارت کشور نیز بر ابهام و عارضه افزوده؛ زیرا تناقض و فقدان منطق در آن مشهود است و افکار مردم را اقناع نمیکند. مثلا در ایام تعطیلات نوروزی گفته شد دستگیری تمام عاملان، به بحران خاتمه داده است یا برخی مسئولان در روزهای اخیر برای چندمین بار از شیطنت و بازیگوشی دانش آموزان سخن گفته و با تصغیر و باژگونی مسألهای با این اهمیت، انتظار دارند التهاب و بحرانی بدین وسعت مدیریت و ختم به خیر شود.
ولی مردم میپرسند چرا در مدارس پسرانه که بازیگوشی و شیطنت بیشتر است و انرژی و تحرک افزونتری هم دارند این مسائل رخ نمیدهد؟ چرا روز پنج شنبه در یک خوابگاه دانشجویی دخترانه تعداد زیادی از دانشجویان بر اثر همین عامل و عارضه، راهی بیمارستانها شده و دچار حالت تهوع و بدحالی شدید بودهاند. بنابراین نباید به این ماجرا نگرشی فانتزی یا ساده داشت و به گونهای عمل کرد که آخر سر، ضرری فرهنگی و روانشناختی هم عارض جامعه شود و نتایج و اثرات آن با دفعالوقت از کنترل خارج گردد.
مملکت و مردم با مشکلات مالی و معیشتی سنگینی روبرو هستند و نمیشود بر بار مشکلات افزود و تباهی را به عبارات سهل و بلاتاثیر فروکاست. این کارها موجب رنجش گروهی از مردم، بی تفاوتی جماعتی از افراد و سرانجام واکنش جماعتی خواهد شد. به عبارت دیگر، بهجز از دست رفتن فرصت و زمان که گرانبهاترین سرمایه هر ملت و کشور است، خواهد شد؛ از یکپارچگی کاسته و به وحدت اجتماعی خدشه وارد میشود، بر شکافها افزوده و توان مردم و مسئولان با صرف شدن در امور بیهوده و بیراهه، اتلاف خواهد شد.
این روزهای دشوار که مشکلات اقتصادی به قطب معضلات ارتقا یافته و هر روز چشمهای تازه از شعبدههای اقتصادی رو میشود و مردم را اسیر معرکه ارز و طلا، یا وام و تورم و رکود و مسکن و خودرو کرده و به گرداب دوا و غذا و آب و هوا هم رسیده است؛ نباید انگیزه و اندیشه مردم را به سخنان نابجا و توجیهات محقر آشفته کرد. نباید فرهنگ و نزاع اجتماعی و فرهنگی را دامن زد و طبقات و گروههای اجتماعی را رو در روی هم قرار داد. اصالت با جامعه و مردم است؛ زیرا بنیاد مملکت و صاحب اختیار دولت و تکیه گاه اصلی حکومت هستند.