حاشیه نشینی، علل و عوامل، پیامدها و راهکارهای پیشگیری

96

به گزارش ایسنا و به نقل از پایگاه پلیس، حاشیه نشینی ریشه در زمان های بسیار دور دارد و در قرن های گذشته نیز وجود داشته است. این پدیده ی اجتماعی هم در کشورهای توسعه یافته و هم در کشورهای توسعه نیافته وجود دارد.البته حاشیه نشینی در کشورهای توسعه یافته با کشورهای توسعه نیافته تفاوت هایی از حیث علل تاریخی به وجود آورنده و نحوه ی رفتار اجتماعی حاشیه نشینان دارد. تأثیرات پررنگ حاشیه نشینی بعد از جنگ جهانی دوم،پس از فروپاشی نظام اقتصادی جهان و افزایش فقر در اکثر کشورها، تبدیل به معضلی برای برنامه ریزی و مدیریت کلان شهر شد.

کشور ایران نیز از حیث حاشیه نشینی وضعیت چندان خوشایندی ندارد ، طبق نتایج به دست آمده از پژوهش حاشیه نشینی مرکز مطالعات و تحقیقات معماری و شهرسازی ایران،جمعیت حاشیه ی اطراف ۱۰ شهر بزرگ ایران حدود ۵٫۳میلیون نفر است.

حاشیه نشینی در شهر های ایران عمدتاً به صورت شهرک نشینی در حومه ی شهرها و هم چنین آلونک نشینی دیده می شود.شهرک های حاشیه نشینان در اصل«روستای شهر»یا «شهرک های روستا گونه ی درون شهر» هستند.

علل و عوامل پیدایش حاشیه نشینی 

در مورد علل و عوامل ظهور و پیدایش حاشیه نشینی نظریات گوناگونی در سطوح خرد، میانی و کلان مطرح شده است که در ادامه به آن اشاره می شود.

نخستین علت این پدیده در سطح کلان را باید ساختاری دانست که ساز و کارهای تبعیض آمیز و فقر را بر پایه ی توزیع غیر عادلانه منابع قدرت،ثروت و درآمد رقم زده است.

استفاده از مفاهیم سرمایه یانسانی و انزوای اجتماعی برای توصیف وضعیت آن دسته از فقرای شهری که گرفتار چرخه ی فقر شده اند و فاقد سرمایه ی اجتماعی برون گروهی برای برقراری تعامل با دیگر گروه های اجتماعی با وضعیت بهتر هستند،در این سطح می گنجد.

به طور کلی عللی که در سطح خرد زمینه ساز پیدایش و شکل گیری حاشیه نشینی و اسکان غیر رسمی می شود، ضعف برنامه های بخشی مشخص و مؤثر برای پاسخگویی به نیاز سرپناه اقشار کم درآمد در توزیع جغرافیایی مناسب، پیش بینی نشدن فضای مسکونی کافی و مناسب برای اقشار کم درآمد در طرح های کالبدی شهری و اعمال استانداردهای خارج از استطاعت برای آن ها، دسترسی ناچیز به نظام های رسمی اعتباری و وام مسکن برای اقشار کم درآمد، به ویژه شاغلان بخش غیر رسمی، وجود گروه های نامشروع قدرت و سوداگران زمین باز به موازات اهمال و ناتوانی در نظارت و کنترل ساخت و سازها، به ویژه در فضای بینابینی شهرها، فقدان نهادسازی برای تجهیز و تجمیع منابع اقشار کم درآمد و نبود حمایت و هدایت دولت از خانه سازی خودیار

آثار و پیامدهای اجتماعی حاشیه نشینی

تحقیقات نشان می دهد که فضای ساکنان حاشیه نشین می تواند فضایی خطرناک و مستعد به آلودگی ها و بیماری های مختلف باشد. نظریه ی پنجره های شکسته عنوان می کند که شرایط حوزه ی سکونت گاهی بر رفتار اجتماعی تأثیر می گذارد و ویژگی های حوزه های فقیر سکونت گاهی بر آلودگی های اجتماعی و بیماری های مختلف شکل و ساختار می بخشد.

مطابق این نظریه، ظاهر کالبدی حوزه ی سکونت گاهی برای ساکنان چراغ راهنمای رفتارهای اجتماعی درست و مقبول است. برای نمونه، یک محیط نامنظم و درهم ریخته نشان از این دارد که ساکنانی که با این نوع فضای درهم ریخته مدارا کرده و کنار می آیند،به سایر افراد نشان می دهند که محیط در هم ریخته هنجار اجتماعی مقبول و پذیرفته شده ای است.

عموم جامعه شناسان شهری،دست کم در نیمه ی نخست قرن ۲۰، حاشیه نشینی را علت مسائل اجتماعی از قبیل تبهکاری، فساد اخلاقی و صورت های کژکارکردی خانوادگی می دانستند.

ناهنجاری های اجتماعی برخاسته از حاشیه ها در مقایسه با بدنه ی اصلی شهرها ابعاد گسترده تری دارد و در مواردی آسیب های اجتماعی را تعریف می کند. رشد بزه کاری، پرخاشگری،اعتیاد،دزدی،قاچاق مواد مخدر و کار کودکان از جمله آسیب های اجتماعی است که در مورد پدیده ی حاشیه نشینی می توان بر آن تأکید کرد.

جرم و جنایت

تعارض خورده فرهنگ ها، خصومت و اختلاف های دیرینه، سودجویی و تحصیل اموال، جریحه دار شدن غیرت و آبرو و نزاع های اتفاقی و اعتیاد از جمله علل وقوع قتل است. این علل و عوامل به روشنی در مناطق حاشیه ای قابل رؤیت است. بیشتر قتل های اتفاق افتاده یا در این مناطق صورت می گیرد یا کسانی آن را مرتکب می شوند که در این مناطق زندگی کرده اند. طبق آمارهای موجود نزدیک به ۸۰ درصد قتل های کشور مربوط به مناطق حاشیه نشین شهری است. در دادگاه ها نمونه های فراوانی از این نوع قتل ها وجود دارد. مثلا فردی در یک محله ی حاشیه نشین به دلبل نفوذ رطوبت از ساختمان همسایه با او درگیر شده و نهایتاً همسایه را با اسلحه شکاری به قتل رسانده است.

برخی از آثار و پیامد های مهم حاشیه نشینی عبارتند از: ۱-فقر اقتصادی۲-فقر فرهنگی و شهروندی ۳-اختلال در روابط خانوادگی ۴-جرم و جنایت ۵-احساس محرومیت و طرد شدگی۶-اعتیاد و قاچاق مواد مخدر۷-بیکاری آشکار و پنهان و کژرفتاری

با توجه به مطالب گفته شده نتیجه می گیریم که حاشیه نشینی و سکونت گاه های غیر رسمی با مقوله ی فقر، اعم از فقر اقتصادی، فقر فرهنگی، شهروندی و اجتماعی نسبت نزدیک دارد و هر یک دیگری را در چرخه ی باطلی تولید و بازتولید می کند. فقر خود یک مسئله اجتماعی است و در صورتی که با دیگر مسائل اجتماعی ترکیب شود،آثار و عوارض بسیاری را به دنبال می آورد. فقر اقتصادی( بیکاری،درآمد پایین، فقدان مسکن) و فقر فرهنگی(بی سوادی، نا آگاهی، تقدیر گرایی منفی) در یک دور باطل یکدیگر را تولید می کنند و از به هم پیوستن ان ها فقر شهروندی و فقر اجتماعی تولید می شود.

تحت چنین شرایطی، زمینه ی بروز انواع آسیب های اجتماعی هم چون تضعیف اتصال ها و پیوندهای اجتماعی، شکل گیری خرده فرهنگ های بزهکاری، کاهش کنترل اجتماعی غیر رسمی، اختلال در روابط و مناسبات خانوادگی آزادی و استقلال فرزندان برای ترک خانه، مسکن نامناسب، خانواده ی بی نظم و پرجمعیت، قاچاق و مصرف مواد مخدر، دل زدگی از مدرسه، افت تحصیلی، فقدان بهداشت، مصرف مشروبات الکلی، قتل، ضرب و جرح، روابط نامشروع و … فراهم می آید.

از این جاست که موضوع حاشیه نشینی در کسوت مسئله ی اجتماعی تجلی می یابد و توجه کارشناسان و محققان را از یک سو و برنامه ریزان و سیاست گذاران شهری را از سوی دیگر به خود معطوف می کند. لذا به نظر می رسد به طور کلی مسئله ی حاشیه نشینی را باید هم مداوا کرد و هم پیشگیری. مداوا در مورد حاشیه نشینانی است که اکنون در مناطق حاشیه نشین هستند و پیشگیری در مورد مهاجرانی است که اگر روند فعلی ادامه یابد در آینده تبدیل به حاشیه نشینان شهری خواهند شد.

در سطح کلان: کاهش و تعدیل مهاجرت های روستایی، تقویت شهرهای میانی و کوچک استانیف نظارت بیشتر و دقیق تر شهرداری به امر ساخت و ساز مسکن در مناطق حاشیه نشین و کنترل جمعیت حاشیه نشینان؛

در سطح خرد و میانی: تلاش برای ارتقای سطح فرهنگی و اجتماعی، به رسمیت شناختن حقوق شهروندی برای ساکنان مناطق حاشیه نشین در برنامه ریزی های مختلف اقتصادی و اجتماعی و کالبدی، ایجاد اشتغال و کارآفرینی برای حاشیه نشینان، بالا بردن سطح رفاه و بهداشت محیط زیست و تأکید بر برنامه های آموزش حرفه ای و کارایی.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.